به :معاونت محترم آموزشی ناحیه یک اراک
از : گروه آموزشی عربی متوسطه دوم ناحیه یک اراک
موضوع: گزارش عملکرد سه ماه ی دوم سال 98-1397
1- بازديد از مدارس مختلف و مشاهده ی روشهای تدريس همکاران و شناسايی نقاط قوت و ضعف
2- پاسخ به سوالات همکاران از طريق تلفن يا پيام کوتاه.
3-تأکيد بر اجرای الگوههای جديد تدريس .
4- تشویق همکاران به شرکت در جشنواره الگوهای تدریس برتر
6-پاسخ به بخشنامه ها و اطلاع رسانی جهت استفاده همکاران .
7-بررسی سوالات امتحانی دیماه و معرفی سوالات برتر و یا سوالات مورد دار
8- نظارت بر تدریس عربی پایه دوازدهم و رفع اشکالات احتمالی
9- تشکیل کار گروه درسی در فضای مجازی جهت ارتباط بیشتر با همکاران و اطلاع رسانی از طریق آن.
10- ارتباط با سرگروه استان و ارسال مدارک مربوطه به استان
12- شرکت در جلسه هماهنگی با معاونت آموزشی ناحیه
فاضلی سرگروه آموزشی عربی ناحیه یک اراک
آزمون برخط عربی درتاریخ11/11/97 در مرکز آموزش نیروی انسانی واقع در میدان شوری راس ساعت 8 صبح برگزار گردید که از نواحی یک و دو اراک به ترتیب همکاران زیر مقام اول تا سوم را کسب کردند و به مرحله استانی راه یافتند:
1- خانم مریم حسینی
2- آقای میرزایی
3- خانم طالبی
عرض سلام
جمله حالیه می تواند مستثنی واقع شود مانند: و ما أهلَکنا مِن قریة الّا و لها کتابٌ معلومٌ(حجر4)
جمله حالیه و لها کتاب معلوم» حال فی محل نصب مستثنی مفرغ. اصل جمله چنین بوده است(والله أعلم): و ما أهلکنا من قریة الّا جاعلینَ لها کتاباً معلوماً.
گاهی جمله حالیه از نوع فعلیه است : ما تَکلَّمَ الّا ضَحِکَ . که در اصل این چنین بوده است : ما تکلَّمَ الّا ضاحکاً.
مثالهایی از قرآن کریم که مستثنی از نوع جمله باشد:و ما أهلکنا مِن قریة الّا لها مِنذرون( شعراء208)
و ما یأتیهم من رسول الّا کانوا به یستهزؤون(حجر11)اصل آن این چنین بوده است(والله أعلم): و ما یأتیهم من رسول الّا کائنینَ به مستهزئینَ. یا حسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الّا کانوا به یستهزؤون»(یس30) اصل آن : یا حسرة علی العباد ما یأتیهم من رسول الّا کائنینَ به مستهزئینَ.
و ما یأتیهم من نبیّ الّا کانوا به یستهزؤون(زخرف7) اصل: و ما یأتیهم من نبیّ الّا کائنینَ به مستهزئینَ.
در جمله ذکر شده: لا تلمیذَ فی مدرستنا الا و هو مجتهد فی دروسه. اصل آن این چنین بوده است: لا تلمیذَ في مدرستنا الّا تلمیذٌ مجتهدٌ في دروسه.
برگرفته از کتاب مبادئ العربیه ص 32 ج 4)
السلام علیکم
ما الفرق بین : نظرتُ الیه و نظرتُهُ. ؟
الجواب: نظرتُ الیه یعنی شاهدتُه بالعین و لکن نظرتُهُ یعنی انتظرتُهُ
نحو: هل ینظرون الّا أن تأتیهم الملائکة(انعام158): بمعنی هل تنتظرونَ
وجوه یومئذ ناظرة الی ربّها ناظرة(قیامت22-23): یعنی ناظرة الی ربّها بالعین.
الخلاصة اذا کان فعل نظر» متعدیاً بنفسه و لا غیره یأتی بمعنی انتظر و اذا کان متعدیاً بـ الی» یاتی بمعنی رأی بعینیه.
با سلام به قرآن پژوهان عزیز
تقدیم و تاخیر در قرآن کریم
یک نمونه از اعجاز قرآن، تقدیم الظمات» بر النور» است. در همه جای قرآن الظلمات» بر النور» تقدیم شده و علت آن(والله اعلم) این است که خداوند ابتدا ظلمت را آفرید سپس نور را. رازی در این باره می گویدإنّه – سبحانه- خلق الخلق فی ظلمة ثمَّ رشَّ علیه من نوره»(تفسیر الکبیر12/151) به عبارت دیگر ظلمات عدم است و نور، وجود. و عدم بر وجود سبقت گرفته است پس منطقی است که چیزی که بر عدم دلالت دارد(ظلمات) سبقت بگیرد بر چیزی که بر وجود دلالت دارد(نور)مانند: الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ.(انعام1)
اما در دو موضع، نور بر ظلمات مقدم شده و آن زمانی است که خداوند درباره کافرین و گمراهانی صحبت می کند که از راه حق و یقین خارج شده اند و تاریکی را ولی خود قرار داده اند و از راه نور خارج شده اند:
1- وَالَّذِينَ كَفَرُواْ أَوْلِيَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ .(بقره257)
2- مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ(بقره17)
شبیه چنین تقدیمی را در لیل و نهار می بینیم که لیل بر نهار مقدم شده است مانند آیات زیر:
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ.(بقره164)الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا.(بقره274)تُولِجُ اللَّيْلَ فِي الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ.(آل عمران27)وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ(انعام13)وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ.(ابراهیم14)
(ر.ک؛البرهان في علوم القرآن 3/240، الإتقان في علوم القران 2/30)
درباره این سایت